در این نشست علمی که با حضور صاحبنظران این حوزه در تاریخ 1404/06/08 برگزار شد، برخی مفاهیم و رویکردهای اخیر در مدیریت ذخیرهگاههای زیستکره مورد بحث قرار گرفت و سعی شد با مرور منابع علمی و تجارب سایر کشورهای جهان، برخی از اصول و زمینههای ارتقای رویکردهای مدیریتی ذخیرهگاهها معرفی شدند. بحث با طرح سوالات زیر آغاز شد:
1- تفاوت چارچوب مدیریتی و رویکرد مدیریتی چیست؟
2- وسعت مناسب مدیریتی برای یک ذخیره گاه زیستکره چقدر است؟ یک ذخیرهگاه چه نوع کاربری اراضی یا پوششی را در بر می گیرد؟
3- اهمیت ارزیابی عملکرد ذخیره گاه در اصلاح و تطبیق چارچوب های مدیریتی چیست؟
4- مهمترین زون ذخیرهگاه زیستکره کدام است؟
در پاسخ به سوال اول، یک چارچوب مدیریتی ساختار و سیستمهای عملیاتی است که ابزارهای لازم برای مدیریت کارآمد را فراهم میکند، نظیر آییننامههای اجرایی، قوانین ملی و اختصاصی مربوط، کمیتههای ساماندهی مشورتی و…، اما یک رویکرد مدیریتی شیوه تفکر و عمل مدیران در استفاده از آن ساختار و سیستمها را مشخص میکند. رویکرد مدیریتی در ذخیره گاههای زیستکره معمولاً بر پایه مدیریت مشارکتی، دخالت جوامع محلی، کاربرد دانش بومی و همکاری بینبخشی و تعامل تعیین میشوند.
در ادامه، وسعت و نوع کاربری یا پوشش اراضی ذخیرهگاهی که میتوانند تعیینکننده چارچوبهای مدیریتی باشد بررسی شد. ذخیرهگاهها از سه بخش هسته، بافر و زون گذار تشکیل شدهاند تا اهداف حفاظت و توسعه پایدار را تضمین کنند. بررسیهای علمی نشان میدهد که کیفیت حکمرانی ذخیرهگاهها در موفقیت حفاظت نقش کلیدی دارد نه وسعت آنها. در دنیا نمونههایی از ذخیره گاه های زیستکره با وسعتهای مختلف وجود دارند که ممکن است عملکرد حفاظتی قوی یا ضعیف داشته باشند و عامل مهم برای بهبود عملکرد ذخیره گاه رویکرد مدیریتی متناسب با وسعت آن و کارایی عوامل اجتماعی و اکولوژیکی در ذخیرهگاه است. بنابر این وسعت عامل محدودکننده نیست، گاهی ممکن است با توجه به بزرگتر بودن پهنهها، باعث بهبود عملکرد حفاظت بشود. برای نمونه ذخیرهگاه زیستکره صحرای گوبی مغولستان با وسعت حدود شش میلیون هکتار و مقایسه آن با وسعت ذخیرهگاه گلستان با حدود صد و بیست هزار هکتار گویای تفاوت سطح ذخیرهگاهها است. همچنین امکان وجود پوشش اراضی مختلف در یک ذخیره گاه، نظیر سکونت گاههای شهری معرفی شدند.
در چارچوب های نوین مدیریت ذخیرهگاههای زیستکره تاکید زیادی بر هر دو مبحث ارزیابی عملکرد و رویکردهای مدیریت مشارکتی صورت میگیرد. در نمونهای از یک ذخیره گاه در کشور پرو، ارزیابی عملکرد ذخیرهگاه با مشارکت جوامع محلی و با هدف ارتقای حکمروایی مشارکتی صورت گرفته و طی این فرایند علاوه بر دستیابی به اطلاعات قابل اعتماد در مورد وضعیت ذخیرهگاه زیستکره مورد نظر، با استفاده از ابزارهایی چون نقشهبرداری مشارکتی، شاخصهایی چون چگونگی زونبندی، حمایت نهادهای مدیریتی، مشارکت مردم، کارکرد حفاظتی، کارکرد توسعهای، پژوهش ارزیابی شدند و این فرایند خود باعث اجرای آموزشهای فرهنگی و کاهش تعارضات انسان و محیط شد. در این نمونه، جامعه محلی طی مشورتها با توافقات خود توانستند برای انجام ارزیابی رویکردی را تحت عنوان “همآفرینی دانش” پیشنهاد نمایند که بر دانش فرارشتهای، دانش بومی، دانش بین نسلی و همچنین اصول همکاری متقابل و اختیار در تصمیمگیری و عدالت تأکید دارد.
بنابراین موارد با توجه به تعاریف موجود و اهداف تعیین شده برای تاسیس ذخیرهگاههای زیستکره (مشارکت و همکاری فرابخشی در مدیریت منابع) زونگذار مهمترین بخش از یک ذخیره گاه میباشد. تا بتوان با تاکید بر حضور انسان در این ناحیه به منظور حفاظت از مرزهای سیارهای (آستانههای پایایی زیست کره که شامل نه حوزه زیستمحیطی است و تا سال ۲۰۲۳ شش مورد از آنها بحرانی اعلام شدهاند)، الگویی کاربردی و مناسب را معرفی نمود در نهایت، موفقیت ذخیرهگاههای زیستکره در گرو گذار به حکمرانی مشارکتی، توسعه اقتصادی پایدار و رعایت مرزهای سیارهای است.
در ادامه، مطالبی به اختصار از سخنرانی اساتید در نشست علمی ارائه میشود:
دکتر مریم شهبازی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان:
چارچوبهای سیاستگذاری و مدیریتی در ذخیرهگاههای زیستکره کشور
وجه تمایز ذخیرهگاههای زیستکره نسبت به سایر مناطق تحت حفاظت، شیوه مدیریت آن براساس کارکردهای چندگانه ذخیرهگاه بر پایه سپردن نقش اساسی و سازنده به جوامع محلی است. توسعه مدنظر یونسکو مردم محور است و مدیریت مشارکتی در این ذخیرهگاهها رهیافتی است که امکان ارتباط منطقی بین دستاندرکاران دولتی، غیردولتی، بخش خصوصی و مردم را میسر و بستر لازم را برای برنامهریزی و طراحی و اجرای پروژهها را مبتنی بر یکپارچهنگری در اکوسیستم و یک واحد جغرافیایی فراهم مینماید. با وجود بیش از پنج دهه سابقه ثبت 13 ذخیرهگاه زیستکره در ایران، بیشتر توجه و تمرکز بر حفاظت در محدوده زون هسته متمرکز بوده و علیرغم ماهیت مشارکتجویانه ذخیرهگاهها و تاکید بر مدیریت بینبخشی و فرابخشی منطقه با نقشآفرینی فعال جامعهمحلی و کلیه دستگاههای مرتبط در پهنه زون ضربهگیر و انتقالی آن، تاکنون کمترین فعالیت در زمینه ترویج الگوهای حفاظت همراه با بهرهبرداری پایدار مانند توسعه کشاورزی پایدار، مدیریت چند منظوره مراتع، اکوتوریسم، روستاهای سبز و… انجام نشده است. به رسمیت نشناختن ذخیرهگاه در قوانین، سیاستها یا اسناد بالادستی و برنامههای ملی یا محلی چالش بزرگ و عامل تعیینکننده در رسیدن به اهداف ذخیرهگاهها در کشور است. این مناطق در قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست یا اسناد بالادستی دیگر و قوانین دیده نشدهاند. تدوین قوانین و ضوابط متناسب برای حمایت از اقدامات و اهداف این رویکرد حفاظتی جهانی در کشور یک ضرورت است. در این بخش نتیجه تلاش زیادی که برای تدوین آئین نامه اجرایی ذخیرهگاههای زیستکره و تبیین اهداف، رویکردهای بهرهبرداری پایدار و وظایف دست اندرکاران از یکسال گذشته صورت گرفته، ارائه شد و مطرح شد، پیشنویس آئیننامه بزودی با حضور نمایندگان دستگاههای مختلف و سایر دست اندرکاران نهایی و ابلاغ خواهد شد. بدون تعریف جایگاه قانونی دخیرهگاهها، هرگز نمیتوان مشارکت سایر دستاندرکاران از جمله سازمانهای ذیربط و زیرمجموعههای آنها را جلب نمود و به اهداف برنامه حفاظتی در ذخیرهگاههای زیستکره رسید. همچنین بر اساس تاریخچه مدیریت مشارکتی از سال 97 به بعد و مراحل تدوین برنامه مدیریت مشارکتی ذخیره گاه زیستکره گلستان به عنوان قدیمیترین ذخیرهگاه کشور با حضور فعالانه و مشارکت دستاندرکاران مختلف نیز ارائه شد و در پایان ساختار مدیریتی پیشنهادی برگرفته از تجارت جهانی و مقتضیات بومی برای آن به عنوان یک الگوی نمونهای معرفی شد.
جمع بندی: ضروری است در شرایط بحرانی کنونی، هر چه سریعتر هماهنگی و همسویی بین نهادهای دست اندکار و نقش آفرین در مدیریت محیط زیست و منابع طبیعی کشور برای توسعه پایدار و حفاظت برقرار شود. ذخیرهگاههای زیستکره میدان عمل بسیار مناسب و ارزشمندی است که میتوان برای آن ظرفیتهای لازم این مشارکت و همسویی از یکسو به صورت منطقهای در قالب شوراهای راهبری ذخیره گاههای مدل و از سوی دیگر در مقیاس کلان کشور با تدوین و تصویب قوانین حمایت کننده برای آنها تامین شود.
مهندس اسکندر گردمردی، کارشناس دفتر زیستگاه ها و امور مناطق سازمان حفاظت از محیط زیست:
معرفی برنامه عمل هانگژو در مورد ذخیرهگاههای زیستکره و عملکرد ایران
برنامه عمل راهبردی هانگژو(2026-2035) سندی است که در چارچوب برنامه انسان و کره مسکون یونسکو برای تقویت نقش شبکه جهانی ذخیره گاه های زیست کره در توسعه پایدار، حفظ تنوع زیستی – فرهنگی، پایداری معیشت و توسعه همکاری های بین المللی تدوین شده که در کنگره پنجم ذخیره گاه های زیست کره در شهر هانگژو چین به کشور های عضو ابلاغ خواهد شد.
این برنامه علاوه بر موضوعاتی که در برنامه عمل لیما مورد توجه بوده، با چارجوب جهانی تنوع زیستی کونمینک- مونترال نیز همسویی قابل توجهی دارد. با توجه به مقارن بودن رویداد هانگژو با دهه احیای اکوسیستم ها، موضوعاتی نظیر احیاء و بازسازی زیستگاه های آسیب دیده، مدیریت گونه های مهاجم، مقابله با پیامدهای بحران اقلیم و الگوهای حکمرانی مشارکتی سرزمین مورد تاکید قرار دارند.
ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای پیشرو در معرفی و ثبت ذخیره گاه های زیست کره، پیشنهادات فنی ارزشمندی برای لحاظ در این برنامه ارائه نموده که خوشبختانه در پیش نویس دوم برنامه مذکور گنجانده شده است. لازم به ذکر است، سالها پیش از مطرح شدن مفهوم توسعه پایدار در قالب برنامه MAB ، عشایر ایران که ساکنان بومی ذخیره گاه های زیست کره اند، الگوی زندگی خود را بر اساس این مفهوم بنا نهاده اند و با دانش سنتی خود، روشهای انحصاری در راستای توسعه پایدار و تقویت ظرفیت تاب آوری ذخیره گاه ها ارائه نموده اند که در پیشنهادات کشورمان به این برنامه، منعکس شده است. از سوی دیگر توسعه شبکه ذخیرهگاه های زیست کره کشورمان نیز با معرفی دست کم 4 سایت جدید در طول سال های برنامه عمل هانگژو مد نظر است.
آقای کوروش حیدری، کارشناس حقوقی و رئیس هیات مدیره انجمن محیط زیستی میراث پریشان:
نقدی حقوقی بر ماهیت ذخیرهگاههای زیست کره در ایران
مدیریت پایدار ذخیرهگاههای زیستکره کشور نیازمند تحقق دو امر همزمان است: ۱- رویکرد اجرایی و میدانی با اولویت مشارکت جوامع محلی ۲- رویکرد قانونی واقع بینانه با محوریت حفاظت و بهرهبرداری پایدار در ذخیرهگاه.
در بررسی رویکرد قانونی موضوع بحث، ابتدا باید بستر اجرایی قانون فراهم باشد. بدین نحو که واقعیتهای فرهنگی – اجتماعی و امکانات موجود در مناطقی که تحت عنوان ذخیرهگاه زیستکره معرفی شدهاند، بر اساس شواهد میدانی مطالعه و چالشهای آن مد نظر قرار گیرد و در این راستا باید به این موضوع توجه شود که در این مناطق با توجه به تعارض منافع میان دستاندرکاران، چه مصوبات و چارچوبهای قانونی قابلیت اجرا دارند؟
در شرایط فعلی مدیریتی کشور، چنانچه تابعی بی چون و چرا از قوانین پیشین باشیم هم در پیادهسازی قوانین با محدودیت مواجه خواهیم بود، همزمان در اجرای قوانین هم با مشکلات جدی روبرو هستیم. در شرایطی که با پیادهسازی قوانین فعلی، در مدیریت مناطق چهارگانه نیز با مشکلات مهمی در پایداری اهداف حفاظت و مدیریت سرزمین ( نظیر تغییر کاربریها، چرای بیرویه، توسعه صنایع و معادن و راهسازی در مناطق و…) مواجه هستند و اغلب تالابهای داخلی در سطح ملی خشکشدهاند.
در این وضعیت سوال مهم این است، قوانین فعلی مدیریت سرزمین تا چه میزان کارایی دارد؟ رویکرد فعلی و رایج در مدیریت مناطق تحت حفاظت، تا چه میزان اجازه دستیابی به اهداف تعریف شده آرمانی برای مدیریت فرابخشی و مشارکتی منابع در ذخیرهگاه را می دهند؟
به هر روی در چشم انداز قانونی باید یک الگوی ایرانی را اجرا کنیم، که این امر ممکن است در برخی موارد با ایدهآلهای بین المللی منطبق نباشد، ولی نتیجه ملموس بهتری را برای ذخیرهگاههای زیستکره کشور با الگویی واقعبینانه و بومی در پیداشته باشد، که این امر علاوه بر جلب مشارکت مردم محلی، همکاری سایر دستگاههای دولتی (منابع طبیعی، امور آب، وزارت گردشگری و میاث فرهنگی) نیازمند تغییر رویکرد جدی در بخشهای مختلف دستاندرکار حفاظت و مدیریت سرزمین میباشد.